پس از دو اقتباس ناامیدکننده از بازیهای ویدیویی سونیک و یک سریال از آن هم بدتر با محوریت ناکلز، دیگر امیدها به این فرنچایز از دست رفته بود؛ اما سازندگان فیلمهای «سونیک» انگار فهمیدند که رسالت این اقتباسها تنها در راضی نگه داشتن طرفداران است و بالاخره با حذف بخشهای اضافی و بالا بردن دز هرچه فیلمهای «سونیک» را دوستداشتنی میکند، بهترین فیلم این سهگانه را تحویل دادهاند. «سونیک خارپشت ۳» از همیشه پرهیجانتر، احساسیتر و سرگرمکنندهتر است و حتی بدون یک فیلمنامهی درست و درمان معجزه میکند؛ البته نه بدون جیم کری! در نقد «سونیک خارپشت ۳» به پیشرفتهای اساسی فیلم در مقایسه با قسمتهای قبلی اشاره میکنم که البته بخش اعظم آن بر دوش جیم کری بوده است.
هشدار؛ در نقد فیلم «سونیک خارپشت ۳» خطر لو رفتن داستان وجود دارد
نقد فیلم «سونیک خارپشت ۳»؛ ماجراجویی جوجهتیغی آبی و دوستان
فیلم «سونیک خارپشت ۳» یکلحظه یک جا بند نمیشود؛ درست مثل قهرمان داستانش. البته در «سونیک ۳» واقعا از داستان خبری نیست؛ اما میتوانید پیشرفت شخصیتی سونیک (بن شوارتز) را ببینید که با تیلز (کالین اوشاگنسی) و ناکلز (ادریس البا) یک تیم تشکیل میدهند و به نبرد نیرویی میروند که در نگاه اول شکست دادن او غیرممکن به نظر میرسد. در «سونیک خارپشت ۳» این شدو (کیانو ریوز) است که نقش آنتاگونیست اصلی را بازی میکند؛ کسی که درست نقطهی مقابل سونیک است، اما گذشتهای بسیار تیرهوتار دارد. پس از آنکه شدو از سیارهی دیگری به زمین سقوط میکند، دکتر جرالد رباتنیک (جیم کری) او را در آزمایشگاه خود نگه میدارد؛ جایی که شدو در آن با ماریا (آلایلا براون) دوست میشود. اما در حملهی «گان» (Guardian Units of Nations) به آزمایشگاه، ماریا میمیرد و شدو تنها دوست خود را از دست میدهد.
سازمان «گان» شدو را به مدت پنجاه سال در جزیرهای زندانی میکند و او بالاخره با انگیزهی انتقام برمیخیزد تا دکتر رباتنیک سالمند را در هدف او برای نابود کردن زمین یاری کند. سونیک و دوستان مجبور میشوند برای شکست دادن شدو با دکتر آیوو رباتنیک همکاری کنند که خودش هم هیچ خبر نداشته پدربزرگی دارد. در نهایت، شدو از اندیشهی انتقام دست میکشد و به سونیک کمک میکند تا جلوی نابودی زمین را بگیرند. رباتنیک کوچک هم که میبیند پدربزرگش رد داده و میخواهد کل زمین را از بین ببرد، تصمیم میگیرد دکتر را از میان برداشته و مانع تحقق آرزوی پدربزرگش میشود. در صحنههای پس از تیتراژ میبینیم که با وجود فداکاری شدو، او همچنان زنده است که احتمال پیوستن او به تیم سونیک را در فیلم «سونیک خارپشت ۴» بالا میبرد.
با وجود کمبودهای فیلمنامه و داستان، که همینطور الابختکی جلو میرود، اگر همین «سونیک خارپشت ۳» را با دو فیلم سابق مقایسه کنید، میبینید که با کاهش نقش تام (جیمز مارسدن)، سونیک فرصت خوبی برای پیشرفت شخصیتی پیدا کرده است. در این فیلم تازه او باید با مسئولیتهای رهبری یک تیم کنار بیاید و مهمتر از آن، یاد بگیرد که با تیلز و ناکلز همکاری کند. البته لحظههای سرسری از قوت قلب دادنها و پیامهای اخلاقی هم در فیلم وجود دارد که از عشق، خانواده و قدم برداشتن در مسیر درست حرف میزنند؛ اما این صحنهها بار احساسی عمیقی ندارند که بخواهند کاراکتر سونیک را جلو ببرند. درعوض، این بار احساسی خودش را در پسزمینهی شدو نشان میدهد که داستان دوستی غمانگیز او با ماریا یکی از نقاط قوت فیلم است. با اینکه ماجرای شدو در فیلم کمی از بازیهای ویدیویی فرق کرده، اما فلشبکهایی که از ماریا و وقتگذرانیهای او با شدو میبینیم برای توجیه انگیزههای شدو کفایت میکند. این احساسات غمانگیز بهویژه زمانی که سونیک و شدو بالاخره از مبارزه با هم دست میکشند و کنار هم نشسته درددل میکنند خودشان را نشان میدهند؛ احساساتی که بر شباهت قهرمان و ضدقهرمان هم صحه میگذارند.
به جز داستان شدو و ماریا، ارجاعات دیگری به بازیهای ویدیویی در فیلم وجود دارد؛ مثل موسیقی پسزمینه، مینیگیم Chao Garden، جزیرهی زندان، اسلحهی شدو. فقط هم به ویدیوگیم ارجاع داده نمیشود؛ حتی در صحنهی تغییر شکل شدو اشارهای به فیلم «ماتریکس» کیانو ریوز وجود دارد که به خودی خود نکتهی بامزهای است. اساسا «سونیک خارپشت ۳» پر شده از این نکات بامزه که فیلم را برای همه دیدنی میکند؛ هم برای کسانی که فقط به عشق بازیهای ویدیویی سونیک پای فیلم مینشینند، هم بینندگان معمولی که شاید ایدهی دقیقی از چیستی بازیهای اصلی ندارند. داستان فیلم هم داستان سرراستی است و حتی تفاوت چندانی ندارد که فیلمهای قبلی یا سریال «ناکلز» را دیده باشید.
نقش مهم جیم کری در موفقیت فیلم
«سونیک خارپشت ۳» از نظر بصری چندین پله از فیلمهای قبلی بالاتر است. صحنههای اکشن هم که حرف ندارند و بهویژه کارگردانی، تدوین و انیمیشن این سکانسها همه پیشرفت قابل ملاحظهای داشتهاند. البته تعریف و تمجیدهای بسیار بهخاطر توقعات بهشدت پایین از فیلم هم هست که مزید بر علت شده؛ اما اگر «سونیک خارپشت ۳» را با دو فیلم قبلی مقایسه کنید، میبینید که تفاوتشان از زمین تا آسمان است. از موی سونیک یا پرز دستکش او، تا دستگاه خسوف دکتر جرالد رباتنیک و نیروی رادیواکتیوی که در آن جریان دارد، همه چیز با بالاترین جزئیات تصویرسازی شده؛ بهطوری که با طراحیهای مفهومی فیلم مو نمیزنند. البته در این طراحیها میتوان دید که ایدههای دیگری هم برای «سونیک خارپشت ۳» مطرح بوده که کنار گذاشته شده و احتمال دارد که از فیلم چهارم سردربیاورند.